بیکاری؟
دیروز بعد از یک هفته رئیس من رفت
هر روز ساعت ۶ سرکار بودم و شب ساعت ۱۰ بر می گشتم. تو این هیری ویری مهمون هم اومد و باید پذیرایی می کردیم.
روزهای پرکاری بود و پدر همه در اومد ولی الان ییهو بیکار شدم. کار هست ها ولی حس کار نیست.
هر روز ساعت ۶ سرکار بودم و شب ساعت ۱۰ بر می گشتم. تو این هیری ویری مهمون هم اومد و باید پذیرایی می کردیم.
روزهای پرکاری بود و پدر همه در اومد ولی الان ییهو بیکار شدم. کار هست ها ولی حس کار نیست.
ای پدر ایرانی بازی بسوزه
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۸۹ ساعت 11:7 توسط هیچکس
|